مسمومیت زنبورها با افت کشها

مطالب و مقالات ارسالی در مورد زنبورعسل و زنبورداری که توسط دوستان و کاربران ارسال شده است.
پرورش ملکه زنبورعسل,اصلاح نژاد,اصلاح نژاد,بيماريها وافات زنبورعسل,بازديد كندو و نگهداري,تجهيزات زنبورداري,لغات انگليسي زنبورعسل,اخبار و متفرقه,
شكل شناسي و فيزيولوژي,تغذيه زنبورعسل وزمستان گذراني

مدیر انجمن: mellifera

نمایه کاربر
mellifera
مدیر سایت زنبورعسل ایران
مدیر سایت زنبورعسل ایران
پست: 4166
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۹, ۱۲:۰۰ ق.ظ
محل اقامت: آذربایجان شرقی-مرند
تشکر کرده: 4565 دفعه
تشکر شده: 2800 دفعه
تماس:

مسمومیت زنبورها با افت کشها

پست توسط mellifera »

[JUSTIFY]مسمومیت زنبور عسل با آفت کش ها
محسن علمی
کارشناس ارشد مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان شرقی

مقدمه
مسمومیت زنبور عسل با آفت کش ها یکی از موانع مهم بر سر راه بهره برداران از زنبور عسل نه تنها از نظر تولید عسل بلکه در گرده افشانی محصولات است. این مشکل محدود به کشورهای با کشاورزی پیشرفته نبوده بلکه در ممالک کمتر توسعه یافته نیز وجود دارد. به دلیل تعدد عوامل موثر در آن ، دارای پیچیده گی های زیادی بوده و ارائۀ یک راه حل برای آن بسیار دشوار است. بخش عمده ای از این مشکل مربوط به کاربرد حشره کش ها در محصولاتی نظیر پنبه ، میوه ها ، سبزیجات ، دانه ها و علوفه ها می باشد. سم پاشی جنگلها و مراتع و حتی حومه شهرها برای کنترل آفات انسانی و حیوانی نیز در این امر دخیل هستند.
زنبوران عسل از روی غریزه گلهای واقع در یک محدوده چندین کیلومتر مربعی را ملاقات می کنند. میزان فعالیت زنبور عسل در هر محدوده ای بستگی به جذابیت گلهای آن محدوده دارد. میزان خسارت به کلنی با کاربرد یک حشره کش ، نه تنها بستگی به سمیت نسبی ماده و تعداد و روشهای کاربرد ، وقت روز و اوضاع جوی قرار دارد ، بلکه تحت تاثیر تعداد زنبوران یک کلنی که گلهای منطقه مورد سم پاشی را ملاقات می کنند ، نوع غذایی(شهد یا گرده) که آنها جمع آوری می کنند ، نوع گلهایی که غذا از آنها جمع آوری می شود ، فصل سال و حتی زمان دسترسی به منبع شهد و گرده برای زنبوران(هفته ها قبل و هفته ها بعد از کاربرد سم) قرار می گیرد.
زنبوران وحشی نیز توسط آفت کش ها تهدید می شوند. در این زنبوران علاوه بر مواد غذائی ، ممکن است گلبرگها ، برگها ، خاک یا سایر مواد مورد استفاده در آشیانه سازی نیز باعث مسمومیت شوند. سمیت یک حشره کش خاص برای زنبوران عسل و زنبوران وحشی یکی نیست. و حتی در بین زنبوران وحشی هم بعضی مواد سمیت بیشتری برای یک گونه نسبت به گونه دیگر دارند.
مشکل مسمومیت زنبور سابقۀ طولانی دارد. با کاربرد اسپری های آرسینیکی روی میوه ها در اوایل قرن حاضر ، این مسئله به طور غیر معمول شدت یافت. در نتیجه در بعضی کشورها قوانینی وضع شد که اسپری کردن درختان هنگام گلدهی را منع می کرد. قانون هم برای زنبوردار و هم برای باغدار مفید بود. زیرا هم نیاز به گرده افشانی گلهای درختان توسط زنبوران وجود داشت و هم اینکه خود زنبورها در امان می ماندند. این قوانین تا حدودی خسارات را کاهش داد ولی آن را به کلی مهار نکرد. به دلیل عادات گلدهی درختان میوه ، بعضی از آنها زودتر از دیگران شروع به گل می کردند یا به مدت طولانی تری در گل می ماندند. حتی هنگامی که حشره کش ها برای درختانی که در زمان مناسب گلدهی داشته و گلدهی آنها طولانی نیست ، بکار برده می شود ماده به دور و بر پخش و گلهای مجاور را آلوده می کند.
طی سالهای دهه 1920 زمانیکه ماشینهای زمینی و هوایی شروع به کاربرد وسیع آرسینیت کلسیم روی پنبه و سایر محصولات کردند ، موج دیگری از خسارات به وجود آمد. با افزایش این کاربردها طی دهه های 1930 و اوایل دهه 1940 ، خسارت به زنبورداری شدت یافت.
این خسارت در اواسط دهه 1940 فروکش کرد زمانیکه که زارعین از کاربرد آرسنیکال ها به د.د.ت.[1] روی آوردند. ولی با توسعه سایر هیدروکربن های کلره ، فسفات ها و کاربامات ها مشکل مسمومیت زنبور ، حتی با شدت بیشتری افزایش یافت.
استفاده از یک حشره کش تنها به گرده افشانهای محصول هدف خسارت نمی زند. مسئلۀ مهم دیگر در ارتباط با حشره کش این است که استفاده از آنها در زمان گلدهی از تولید مثل گیاهان جلوگیری می نماید. زنبور داران معتقدند حشره کش روی خود گیاه هم اثر می کند که زیان بار تر از عدم گرده افشانی زنبور عسل است. این باور اخیرا با انجام بعضی آزمایشات قوت گرفته است. Sedivy (1970) گزارش کرد که هنگام گرد پاشی با ملیپاکس7[2] ، تنها 5/10% دانه های گرده جوانه می زنند در حالیکه این رقم در تیمار شاهد 1/62% بود. هنگامی که دانه های گرده با امولوسیون 3/0% فریبال[3] (ترکیب دیگر ظاهرا توکسوفنلیک) تیمار شدند ، تنها 2/28% از آنها جوانه زدند درحالیکه در گرده های شاهد این میزان 5/81% بود. هیچ کدام از دانه های گرده تیمار شده با امولوسیون فریبال 7/0% در مقایسه با تیمار شاهد (که 79% بود) جوانه نزدند.
Gentile و همکاران (1971) گزارش کردند که فقط ppm100 حشره کش برای جلوگیری کامل از جوانه زنی گرده گوجه فرنگی و اطلسی کافی است. آنها همچنین خاطر نشان کردند که آزینوفسفومتیل[4] ، د.د.ت. ، دیکلروس[5] ، دیکوفول[6] ، اندوسولفان[7] و گاردونا آر[8] باعث افت جوانه زنی گرده و یا کاهش طول لوله گرده می شوند. کاربوریل[9] و متومیل[10] اثر حذفی کمی روی گرده داشتند و گزیلن[11] بی ضرر بود.
جداسازی سم یا اثر جنبی وجود حشره کش روی گیاه از گرده تحت تاثیر قرار گرفتۀ با جذابیت کم دشوار بوده و نیاز به بررسی های زیادی هم از نظر اثر حشره کش ها روی گیاهان و هم اثر آن روی حشرات گرده افشان دارد.
ازسوي ديگر بقاياي سموم در محصولات كندو به ويژه عسل يكي از خطر هائي است كه انسانها را تهديد مي كند. Sarfaraz و همكاران(2004) با بررسي بقاياي سموم در عسل سه گونه زنبورعسل معمولي[12] ، بزرگ[13] و كوچولو[14] به اين نتيجه رسيدند كه بيشترين آلوده كننده هاي عسل عبارتند از : HCH[15] يا BHC[16] ، اندوسولفان ، آلدرين[17] ، كوئينالفوس[18] ، آسفيت[19] ، كلرپيريفوس[20] ، د.د.ت. ، ديمتوات[21] ، هپتاكلر[22] ، مالاتيون[23] ، متيل پاراتيون[24] و كارباريل[25].

شدت خسارت آفت کش ها به زنبوران
بررسی های زیادی برای تعیین شدت تلفات ناشی از آفت کش ها به زنبورها انجام شده است. Levin (1970) خاطر نشان کرد که حدود 500000 کلنی در ایالات متحده در سال 1967 در اثر این امر تلف شده یا خسارت دیده که 70000 تای آن در آریزونا و 76000 تا در کالیفرنیا بود. بر اساس گزارش Swift (1969) ، تلفات در کالیفرنیا در سال 1968 حتی بیشتر از 83000 کلنی بود. Wearne و همکاران (1970) و Barnes (1972) اشاره داشتند که مشکل عمده بر سر راه صنعت زنبورداری ، تلفات زنبور به خاطر آفت کش هاست و استفاده از سموم با این صنعت ناسازگاری دارد. تمام شواهد دال بر این است که رقمی بالغ بر 10% تلفات سالانه در زنبورداری فقط ناشی از آفت کش هاست. صنایع کمی می توانند تحمل تلفات آن چنانی را داشته و پابرجا بمانند. معلوم نیست که اثر این تلفات روی کاهش میزان گرده افشانی محصولات چقدر است.

محصولاتی که شامل این امر هستند
هر جائی که آفت کش ها روی گیاهان بکار برده می شوند امکان خسارت به زنبوران وجود دارد. به دلیل بالا بودن میزان کاربرد حشره کش ها در پنبه و دلیل جذابیت طولانی مدت این محصول برای زنبور عسل ، بی شک ردیف اول مسموم کننده های زنبوران را به خود اختصاص می دهد. اسپری کردن میوه ها مخصوصا سیب و حتی زردآلو ، گیلاس ، پرتقال شلیل ، هلو ، گلابی ، آلوچه و آلو باعث تلفات جدی می شود. بعد از اینکه استفاده از د.د.ت. روی ذرت ادامه داده نشد ، کاربرد مواد دیگر روی این محصول ، باعث خسارات جدی به زنبوران شد. کاربرد روز افزون آفت کش ها روی سویا (یک خطر مسمومیت نسبتا تازه) ، باعث افزایش خسارت به زنبوران گردید. درمان سبزیجات متعدد نیز باعث تلفات شدید در مناطق محدود می شود.
برنامه های کنترل و ریشه کنی آفات بعضی محصولات مناطق خاص ، نظیر برنامه کنترل سوسک برگ حبوبات[26] یا بالورم صورتی[27] ، به دلیل غلظت ماده در مناطق مورد نظر ، مکررا باعث تلفات غیر قابل پیش بینی زیادی می شوند. برنامه های کنترل ملخ در دشت ها[28] ، برنامه های کنترل گیپسیموت[29] در جنگل ها ، برنامه های مهار پشه مالاریا در مردابها و یا حتی در حومه شهرها و برنامه های ریشه کنی خاص پشه و پشه مالاریا به اندازه بعضی علف کش ها و دفولیانها[30] سبب تلفات سنگینی می شوند(1970 Martin).

آفت کش هایی که شامل این امر هستند-انواع اصلی و کلاس ها
حشره کش ها:
حشره کش ها به یک یا چند روش روی زنبورها اثر می گذارند. به صورت گوارشی ، تماسی و تدخینی. آرسنیکال ها نمونه ای از سموم گوارشی هستند. پیرتروم[31] نوعی حشره کش تماسی است و سیانید هیدروژن ، پارادی کلروبنزن و کربن دی سولفید مثالهایی از سموم تدخینی هستند.
سموم گیاهی[32]
تعداد کمی از حشره کش های مورد استفاده منشاء گیاهی دارند. این منابع عبارتند از : کیوب[33] ، دریس[34] ، نیکوتین[35] ، پیرترین ، ریانیا[36] ، سابادیلا[37] و تفروزیا[38]. قسمت عمده این مواد در گیاهان خانه ای و باغات بکار برده می شوند و به دلیل غیر قابل دسترس بودن آن برای زنبوران و تا حدودی استفاده کم از آنها ، به نظر می رسد خطر چندانی برای حشرات گرده افشان ندارند. گرد سابادیلا گاهی روی مرکبات بکار برده می شود که در آن صورت می تواند خطر مسمومیت زنبور ایجاد کند.
گاهی زنبوران با تغذیه از شهد یا گرده گیاهان تولید کننده این سموم ، مسموم می شوند. از جمله : California buckeye (Aesculus californica (Spach) Nutt.) یا Locoweed (Astragalus spp.) یا mountain laurel(Kalmia latifolia). معمولا واکنش زنبوران به سموم این گیاهان ، از مسمومیت ناشی از اغلب آفت کش ها قابل تشخیص است.
سموم غیرآلی[39]
این آفت کش ها شامل آرسنیکال ها ، فلورایدها ، ترکیبات مرکوری و سولفور هستند. محدودیت و روش مصرف ترکیبات جیوه ، از بروز خطر آنها برای زنبوران جلوگیری می کند. کاربرد عنصر سولفور به تنهائی یا به همراه سایر حشره کش ها در مزرعه ، مختصرا باعث بروز عمل دورکنندگی برای حشرات می شود(امروزه محققان تلاش می کنند موادی در سموم وارد کنند که باعث دور کردن زنبور عسل از محل استعمال سم می شود). درحالیکه دودهای ناشی از سوختن سولفور برای حشرات بسیار سمی هستند. فلورایدها به ندرت در سطح وسیع استفاده می شوند و مشکلی ایجاد نمی کنند. در بعضی نقاط اروپا ترکیبات فلوراید ناشی از تصفیه خانه ها به شدت باعث خسارت به زنبوران می شوند. هر وقت که آرسنیکال ها بکار برده شده اند به عنوان تهدید جدی برای زنبوران مطرح بوده اند.
مواد آلی[40]
هیدروکربن های کلره ، ارگانوفسفات ها و کاربامات ها ، بسته به خلوص یا اختلاط آنها ، سمیت شان برای زنبور از نسبتا بی خطر تا بسیار خطرناک متغیر است.
عوامل بیماری: باکتری ها ، پروتوزوآها و ویروس ها
هیچکدام از اینهایی که اخیرا برای کنترل بیولوژیکی پیشنهاد شده یا تست شده ، به عنوان تهدید جدی برای زنبوران مطرح نبوده است(Cantwell و همکاران 1972).
دفولیانها ، دسیکانها[41] و علف کش ها[42]
اغلب آزمایشات نشان داده است که این کلاس از مواد برای زنبوران بی خطر هستند. ولی باعث خارج کردن منبع غذایی از گیاه می شوند. با وجود این Morton و همکاران (1972) گزارش کرده اند که پاراکوات[43] ، MAA ، MSMA ، DSMA ، هگزافلورات و کاکودیلیک اسید هنگامی که به زنبوران عسل تازه متولد شده در غلظت های ppm 1000 و 100 تغذیه می شوند به شدت سمی هستند. این در حالی است که زنبوران تازه متولد شده خارج از کندو تغذیه نمی کنند بلکه غذایی را که سایر زنبوران به کندو می آورند مصرف می کنند. هم چنین MSMA و پاراکوات و کاکودیلیک اسید وقتی که به روی زنبوران مسن در قفس های کوچک اسپری شدند ، بسیار سمی بودند.
رقیق کننده ها ، سینرژیست ها و فعال کننده ها
اطلاعات کمی درباره تاثیر این مواد روی سمیت مواد اولیه آفت کش ها نسبت به زنبور عسل وجود دارد. شاید تعبیر های مختلف از اثرات مواد اصلی آفت کش ها ، مربوط به موادی باشد که به همراه آنها بکار برده می شود.
قارچ کش ها[44]
همانطور که گفته شد ، ترکیبات مس ، جیوه ، پنتاکلروفنول ، سولفور و روی باعث بروز دردسری برای زنبوران نمی شوند.
سکسلورها[45] ، مواد جذاب کننده[46] و سایر هورمونها
معمولا کاربرد اینها هیچ مشکلی برای زنبوران ایجاد نمی کند. و استفاده از آنها در نزدیکی زنبوران معمولا خوب است. بعضا تعداد کمی زنبور عسل و زنبور بامبوس در تله های حاوی Japanese beetle lures دیده شده است(Hamilton و همکاران 1970).
عوامل کنترل بیولوژیکی(حشرات شکارچی و انگل)
زنبورداران همیشه از کنترل بیولوژیکی حشرات زیان آور محصولات استقبال می کنند. زیرا عوامل کنترلی که بکار می روند حشرات خاصی را شکار می کنند بدون اینکه به زنبور عسل آسیبی برسانند. این به زنبوران اجازه خواهد داد که با امنیت و کارآئی بیشتری به گرده افشانی محصولات بپردازند.

چگونه مسمومیت زنبوران عسل اتفاق می افتد؟
اکثرا مسمومیت زمانی اتفاق می افتد که زنبور در حال جمع آوری شهد و گرده است. در مسمومیت غذائی ، با ورود ماده به همراه شهد یا گرده به دستگاه گوارشی ، زنبور مسموم می شود. همچنین ممکن است غذا به داخل کندو حمل و با تغذیه به سایر زنبوران ، باعث مسمومیت آنها گردد. در مورد بعضی سموم زود اثر کننده ، زنبور ممکن است در بیرون از کندو بمیرد و یا از سوراخ پرواز خزیده و مجاورت کندو بمیرد. ماده سمی ممکن است از کشت زار گیاهان غیر جذاب آلوده مانند کاهو یا گوجه فرنگی ، توسط باد به روی گیاهان جذاب در گل مانند یونجه ، خربزه و علف های هرز منتقل و غذای زنبوران را آلوده نماید.
همچنین باور بر این است که زنبوران با آشامیدن آب تشکیل شده به صورت شبنم روی گیاهان یا محل های آبی داخل محدودۀ سم پاشی شده مسموم شوند اما دلایل کمی در این مورد وجود دارد.
زنبوران در منطقه ای که سموم نوع عصبی نظیر پاراتیون[47] به شکل گازی در هوای آن وجود دارد ، به آسانی مسموم می شوند. هنگام هوای به شدت گرم ، اگر منبع آب برای چند ساعت قطع شود ، یک کلنی ممکن است تلفات شدیدی را متحمل شود. اگر منبع آب چنان قرار گیرد که آب آورنده ها در هنگام پرواز مسموم شوند ، کلنی ممکن است به طور مستقیم با از دست دادن آب آورنده ها و غیر مستقیم بخاطر فقدان آب ضرر ببیند حتی اگر آفت کش کلا روی یک محصول غیر جذاب بکار رفته باشد.
آفت کش های بکار رفته روی گیاهان ممکن است به طور مستقیم به شهد بریزند یا اینکه بطور غیر مستقیم از قسمتهای آلوده از طریق سیستم گیاهی حرکت کرده و به شهد برسند(Jaycox و King ، 1964). احتمال کشته شدن زنبوران به تعداد اقتصادی توسط روش اخیر به ویژه با موادی که اخیرا به کار می روند ، خیلی کم بوده و احتمال رسیدن چنین موادی به عسل قابل عرضه ، در واقع ضعیف است.
به همراه گرده ، مواد مختلف می توانند به مقدار زیاد وارد کندو شده و باعث مسمومیت جدی لاروهای در حال رشد تغذیه شده با آن شوند. همچنین هنگامی که گیاهان سم پاشی می شوند جمع آوری گرده کاهش می یابد(Todd و Reed 1969). این وقفه در نهایت باعث کاهش پرورش لارو و تضعیف کلنی می گردد.

علائم مسمومیت زنبور
تک تک زنبورها : زنبوران در مقابل اثر حشره کشهای مختلف واکنش های متفاوتی انجام می دهند. علائم مسمومیت آرسنیکی خیلی مشخص است. در مراحل اولیه زنبوران بالغ کند می شوند و بزودی از انجام وظایف خود غفلت می ورزند. بنابراین لاروها در معرض گرسنگی قرار گرفته و سپس شکم آنها متورم و پر از مایع زرد آبکی می شود. بعد از آن پاها و بالها فلج می شوند و سر انجام زنبورها در حالت کما قرار می گیرند. در مقابل ، زنبوران تحت تاثیر د.د.ت. قرار گرفته بنا به عقیدۀ Mc Gregor و Vorhies (1947) ، طوری عمل می کنند که انگار هوا سرد است. روی برگها ، شاخه های کوچک و یا کلوخ های خاک فرود می آیند. محل های گرم را انتخاب می کنند و معمولا بدون حرکت می نشینند مگر اینکه مضطرب شوند. بعضی وقتها از این نشیمنگاههای خود می افتند سپس نیروی تازه ای می گیرند و به آرامی روانه می شوند نظیر آنچه که یک زنبور سرما خورده انجام می دهد. یا با یک پرواز سریع دوباره در چند متر دورتر فرود می آیند. خزیدن آنها خیلی آرامتر از زنبوران مسموم شده با آرسنیک است. بعد از اینکه برای خزیدن ناتوان شدند آنها ناعلاج می شوند. بعضی مواقع اگر از تابش مستقیم خورشید در امان باشند ساعتها به پشت یا به پهلوی خود دراز می کشند در حالیکه حرکات ضعیفی را با پاها یا شاخکهایشان انجام می دهند.
مواد دیگر به روشهای دیگری روی زنبوران تاثیر می گذارند. مثلا وقتی که زنبوران در معرض حشره کش BHC قرار می گیرند تمایل به نیش زنی شان زیاد می شود.
خوشه زنبورها : معمولا اولین علامت قابل توجه مسمومیت کلنی توسط حشره کش ، دیدن زنبوران تازه مرده یا در حال مرگ روی زمین نزدیک ورودی کندو است. ولی این امر همیشه اتفاق نمی افتد. اگر مسمومیت شدید است زنبوران مرده یا تحت تاثیر قرار گرفته به سرعت روی کف کندو جمع می شوند به طوری که زنبوران سالم فرصت انتقال آنها را به خارج از کندو پیدا نمی کنند.
ورود و خروج از ورودی کندو کاهش می یابد و شهد تازه در شانهای لاروی وجود ندارد. جمعیت ، اندازه و تراکم زنبوران داخل خوشه نیز کاهش می یابد. لاروها به تدریج ترک می شوند. لاروهای کوچکتر شروع به مردن می کنند. و اغلب لاروهای بزرگتر قبل از مردن ، از سلولهای خودشان بیرون خزیده و در کف کندو می افتند. لاروهای سر بسته شروع به مردن می کنند و با مردن آنها سلولهای سربسته تیره رنگ تر می شوند.
با ادامه کم شدن خوشه و از دست رفتن سازمان آنها ، شانهای داخل کندو در معرض گرمای خورشید قرار گرفته و شروع به ذوب شدن می کنند. بزودی عسل مایع شروع به تراوش کردن از سوراخ پرواز کندو کرده و بین زنبوران مرده روی زمین پخش می شود. غالبا آخرین فردی که می میرد ملکه است. پروانه های موم خوار سریعا کلنی نابود شده را پیدا می کنند و در داخل آنها تخم ریزی می کنند. و لاروهای درحال رشد آنها بزودی شانهای باقیمانده را سوراخ سوراخ و خراب می کنند.
زنبوران اغلب گرده های آلوده ای مانند گرده جمع آوری شده از ذرت اسپری شده با کارباریل را در شانها ذخیره می کنند. این گرده آلوده ماهها سمی باقی می ماند حتی در شانهایی که از کلنی های ضعیف شده یا خراب شده خارج شده اند. اگر چنین شانهای پر از گرده ای در داخل یک کلنی مسموم نشده قرار داده شوند ، این گرده ممکن است که باعث مسمومیت جدی لاروهای جوانی که با آن تغذیه می گردند ، بشود.
نتیجه مسمومیت ممکن است از بین رفتن کامل کلنی یا تضعیف آن در درجات متفاوت باشد. اگر کلنی در معرض یک سم پاشی خفیف قرار گیرد ، ممکن است زنبوران مسن (مزرعه ای) را از دست بدهد ، در این وضعیت کلنی هائی که دارای مقدار زیادی لارو درحال تولد هستند سریعا جمعیت از دست رفته را جبران می نمایند. مسمومیت شدیدتر از رشد سریع جمعیت جلوگیری کرده و کلنی بدون ذخائر کافی غذائی و زنبوران جوان وارد زمستان می شود. چنین کلنی هائی ممکن است در زمستان بمیرند یا در چنان وضعیت ضعیفی قرار گیرند که در سال بعد فاقد ارزش باشند.
زارع بعضی مواقع قبول نمی کند وقتی که به او گفته می شود که کلنی ها توسط آفت کش های مورد استفاده در مزرعۀ وی تلف شده اند. هنوز او شاید به این دلیل که او اطلاع کافی از زنبورداری نداشته و با دیدن تردد زنبوران از سوراخ پرواز کندوها قبول کردن این امر برایش مشکل است. ولی امکان دارد با توضیح بیشتر در بارۀ اینکه این زنبوران جوان هستند که دارند پرواز جهت یابی انجام می دهند تا جای زنبوران مسن از دست رفته را پر کنند ، قانع شود. سیر تقسیم وظایف در کلنی زنبور عسل ایجاب می کند که کارگران صرف نظر از سن و مراحل فیزیولوژیکی بدن خود به انجام کارهائی بپردازند که از همه بیشتر اهمیت دارد. زمانیکه کلنی به دلیل از دست دادن زنبوران مزرعه ای خودش نتوانسته است هیچ غذائی ذخیره نماید ، با تبدیل زود هنگام زنبوران جوان تر به زنبوران مزرعه ای تا حدودی نسبت به جمع آوری ذخائر زمستانی قبل از پایان فصل گلدهی گیاهان اقدام می شود. البته یک زنبوردار مجرب می داند که تفاوت بین کلنی هائی که قادر به جمع آوری ذخائر زمستانی جهت زنده مانی خود هستند و کلنی هائی که محصول عسل مازاد برای زنبوردار تولید می کنند ، ممکن است از دست دادن تنها چند هزار زنبور است. بنابر این حتی از دست دادن تعداد کمی از زنبوران کارگر مزرعه ای در هر فصلی از سال به طور مستقیم یا غیر مستقیم باعث کاهش تولید عسل خواهد شد.



مشکل برآورد میزان خسارت و اثبات آن
اغلب زنبورداران سعی می کنند وقوع خسارت به کلنی هایشان در اثر کاربرد آفت کش ها و میزان آن را اثبات نمایند. چنین کاری واقعا سخت است حتی اگر کلنی بطور کامل از بین رفته باشد.
اگر صدمه بلافاصله قبل از جریان عسل اتفاق بیافتد ، هیچ عسلی ذخیره نمی شود. و تمام تلاش ها و مراقبت های زنبوردار برای به حداکثر رساندن قدرت کلنی قبل از جریان اصلی شهد به هدر می رود. صدمه چند هفته بعد از جریان شهد ممکن است نتیجه اش کندوئی با ذخائر قابل ملاحظه ای از عسل باشد که اغلب زنبوران خود را از دست داده و فقط باید آن عسل ها از هجوم آفات و ذوب شدن در اثر گرما نجات داده شوند.
اگر کلنی به طور کامل خسارت ندیده است ، دوباره زمان خسارت روی میزان تلفات تاثیر می گذارد. کاهش چند هزار زنبور مزرعه ای از یک کلنی قوی معمولا توسط یک زنبوردار متوسط تشخیص داده نمی شود. با وجود این ، تلفات درست قبل از یک جریان شهد ، نتیجه اش ممکن است عدم وجود ذخائر عسل مازاد برای زنبوردار باشد. همان تلفات چند هفته بعد ممکن است هیچ اثر اقتصادی معنی داری روی تولید نداشته باشد. ولی می تواند روی توان زمستان گذرانی کلنی تاثیر بگذارد.
زنبوران عسل مانند گله گاو نیاز به مراقبت روزانه توسط صاحبش ندارند. با وجود این هر دو نگهدارنده ، زمانهای بحرانی زندگی و رشد حیوانات خود را می دانند و بازدید ها و مدیریت خود را بر اساس آن زمان بندی می نمایند. دستکاری روزانه کلنی ها صحیح نیست. زنبوردار از روی تجربه می داند که چه زمانی جریان عسل برقرار می شود. او در زمان مناسب کلنی های خودش را به حداکثر قدرت می رساند و به آن فضای لازم برای ذخیرۀ عسل پیش بینی شده را می دهد. پس آن را بدون مضطرب کردن روزها و حتی هفته ها به حال خود می گذارد.
بنابراین دلایل ممکن است زنبوردار نداند که زنبورانش کی خسارت دیده اند. اگر تنها زنبوران مزرعه ای از بین رفته و تجمع زنبوران مرده در سوراخ ورودی وجود ندارد ، تعداد زنبوران آشیانه ای نسبتا ثابت می ماند. یک زنبوردار خبره نیز ممکن است با بازدید کلنی نتواند فقدان آن زنبوران را تشخیص دهد. فقط اگر میزان معمولی ذخیره کلنی برای آن زمان و محل خاص را بداند و تشخیص بدهد که ذخیره نرمال کاهش یافته است ، آن اثرات را می تواند تشخیص بدهد.
تشخیص منبع آفت کش ، حتی مشکل تر است. اگر بیش از یک مزرعه در همان روز خسارت ، سم پاشی شده است و یا اگر در تعدادی از مزارع موجود در منطقه ، سم پاشی های دوره ای انجام می شود ، زنبوردار معمولا راهی برای تشخیص اینکه زنبوران در کدام منطقه در حال پروازند و منبع ماده خسارت زننده کدام مزرعه است ، ندارد.
اگر در منطقه فقط یک منبع عمده شهد وجود دارد (تنها یک زنبوردار با تجربه می تواند این مسئله را تشخیص دهد) و اگر فقط یک مزرعه وجود دارد که از آن این شهد می آید و آن مزرعه در روزی که زنبوران چنین علائم مسمومیت جدی را نشان می دهند سم پاشی شده باشد ، می توان گمان برد که آن مزرعه خاص منبع خسارت است.
آنالیز شیمیائی
خود زنبوران بیشتر از شهد یا گرده تحت تاثیر سم قرار می گیرند. تشخیص ماده در ارگانهای داخلی یا روی زنبوران ، اگر همراه با شناسائی مادۀ بکار رفته در مزرعه باشد ، به احتمال قریب به یقین می توان گفت که منبع سم کدام است. با وجود این اغلب آفت کش ها ، هنگامی که در معرض عوامل طبیعی قرار می گیرند ، به سرعت تجزیه می شوند. یا اینکه نمونه برداری و یا انتقال نمونه ها به محل آنالیز توسط زنبوردار یا افراد مسئول به طور صحیح انجام نشده است.
برای تشخیص صحیح شیمیائی ، نمونه باید بلافاصله بعد از مسمومیت برداشته شده و تا زمان آنالیز به حالت یخ زده نگهداری شود. حتی با این پیش گیری ها ، آنالیز ممکن است تشخیص ماهیت ماده را امکان پذیر نسازد.
از سوی دیگر متاسفانه آزمایشگاه مجهز مخصوص برای تشخیص بقایای تمام آفت کش ها در کشور وجود ندارد. در مورد بعضی موارد خاص ممکن است از آزمایشگاهها یا افراد متخصص در سایر علوم تا حدودی مرتبط استفاده شود. به دلیل گرانی آزمایشات ، حتی در کشورهای پیشرفته نیز آزمایشگاه های تجاری آنالیز بقایای سموم کمی وجود دارد. به هر حال اگر انجام آنالیز ضروری باشد قبل از انجام نمونه برداری ، باید با آنالیز کننده در مورد لزوم و نحوۀ نمونه برداری مشورت شود.

پیشنهاداتی برای کاهش تلفات زنبور
وظیفۀ زارع یا باغدار
به دلیل ارزش زنبوران در گرده افشانی محصولات کشاورزی ، زارع باید اطلاعات کافی در مورد اهمیت این موجود در سود آوری محصولات خود و درجۀ آسیب رسانی آفت کش های مختلف به آن داشته باشد. این کار به او کمک خواهد کرد که برای پیشگیری از آسیب ناشی از کاربرد سموم به زنبوران عسل گام های عملی بردارد. زارع درصورت دانائی و تمایل می تواند قدم های موثری برای پیشگیری از خسارت و یا کاهش میزان آن بردارد. انجام این کار کاملا بستگی به او داشته و واقعیت امر این است که این زارعین هستند که سهم به سزایی می توانند در پیشگیری از مسمومیت زنبوران داشته باشند و قسمت کمی از اقدامات مربوط به زنبوردار است.
زارع می تواند از سم پاشی اغلب گیاهان در زمان گلدهی خود داری کند یا سم پاشی را در زمان یا مرحله ای از رشد گیاه که زنبوران آن را ملاقات نمی کنند ، انجام دهد.
وی همچنین می تواند ماده را به شکل یا جوری که باعث حداقل خسارت شود ، بکار برد. او می تواند از بین موادی که سمیت متفاوتی برای زنبور دارند آنهائی را انتخاب کند که کمترین سمیت را برای آن دارند.
روشهای کنترل به غیر از استفاده از مواد شیمیائی زیان رسان نیز می تواند توسط زارع مد نظر قرار گیرد. این روشها شامل کنترل های بیولوژیکی ، فرهنگی و مبارزۀ دسته جمعی در کنار رعایت بهداشت مزارع ، تناوب زراعی و کاشت واریته های مقاوم می باشند. این اقدامات سبب تامین امنیت نسبی برای زنبوران می گردند. کاربرد آنها به جای استفاده از طیف وسیع حشره کش ها ، اجازه خواه داد تا از حداکثر پتانسیل زنبوران جهت گرده افشانی محصولات ، استفاده گردد. سر انجام اینکه زنبوردار باید از محل زنبورستان خود ، زارع را مطلع نماید تا وی بتواند هنگام کاربرد مواد به شدت سمی برای زنبوران ، به زنبوردار اخطار بدهد تا اقدامات حفاظتی مورد نیاز را انجام دهد.
وظیفۀ زنبوردار
اگر زنبورستان از نوع ثابت است ، زنبوردار باید به زارعین مجاور محل استقرار کلنی هایش را نشان دهد. اگر اینکار عملی نشد ، نام زنبوردار ، آدرس و شماره تلفن باید به طور برجسته در نزدیکی زنبورستان جایی که از دور به خوبی دیده شود ، نصب گردد. به طوری که بدون خطر نیش خوردن قابل خواندن و دسترسی باشد. علامت زدن کندوها برای معلوم کردن مالک روش دیگری است. اگر علائم کندوها در بین ساکنان منطقه به صورت اعلامیه هم پخش بشود عالی خواهد بود.
گاهی اوقات زنبوردارن خسته شده و عنوان می کنند که تنها راه حل برای مشکل مسمومیت زنبور رها کردن این شغل است. یک راه حل این است که زنبورستان در هنگام سمپاشی به محل دیگری کوچ داده شود. ولی کوچ دادن کلنی ها به محل دیگر برای اجتناب از خسارت ناشی از آفت کش ها به همان اندازۀ در محل ماندن خطرناک می تواند باشد. بی میلی زنبورداران به انتقال یک زنبورستان کاملا معلوم نیست و به نوعی تمرد محسوب می شود. کلنی ها در مواقعی ممکن است در معرض نابودی کامل قرار گیرند اگر یک مادۀ حشره کش مشخص در یک محصول مجاور بکار برده شود. هنگامی که چنین موردی پیش می آید و انتقال کلنی ها تنها راه چاره است ، چرا زنبوردار برای انتقال مردد است یا چرا وی گاهی اوقات کلنی هایش را در همان محل ثابت نگه می دارد؟ مقدار قابل توجهی از دانشی که هر زنبوردار در ارتباط با شغلش می تواند داشته باشد بستگی به خو او دارد.
کلنی هائی که انتقال داده می شوند ممکن است حاوی شانهای تازه پر از عسل باشند که در اثر لرزش کامیونی که آنها را در جاده های ناهموار می برد ، بشکنند. با این اتفاق ، زنبوران داخل خوشه توسط عسل پائین کشیده شده و شانها از بین میروند.
پیدا کردن محل های قابل اعتماد امن و جایگزین مشکل است. بعلاوه دسترسی به چنین مکانهائی نیاز به جاده کشی ، کرایه و سایر فاکتورها دارد که باعث گران تمام شدن آنها می شود. هیچ زنبورداری ارزش یک مکان مناسب استقرار را نمی تواند فقط با نگاه کردن به آن تعیین کند. هر محلی برای قابلیت تولید ، امنیت و قابل اعتماد بودن آن باید آزمایش شود. زمانیکه یک زنبوردار ، زنبورستان خود را به محل جدید کوچ می دهد وی باید با محیط اکولوژیکی جدید شامل فلور ، فون ، خاک ، جغرافیا ، آب ، میزان بارندگی ، مسیر و سرعت باد و سایر فاکتورهای مرتبط آشنایی داشته باشد. چه بسا ممکن است کلنی ها در محل جدید خود از فقدان آب رنج ببرند ، از سیل زیان ببینند ، پوشیده از علف های هرز یا بوته ها شوند و یا محل سایه ای نداشته باشند. گیاهان منطقه جدید ممکن است شهد و گردۀ کافی تولید نکرده و کلنی ها گرسنه بمانند یا اینکه آنها در یک زمان نا مناسبی غذا تولید کنند و باعث زیادی بچه دهی و بدتر کردن کلنی ها شوند.
اگر زنبور دار تصمیم می گیرد که کوچ نکند ، باید با محصولات منطقه ، آفت کش های توصیه شده و زمانی از سال که تعداد آفت ها به اندازه ای می رسد که نیاز به مبارزه دارد ، آگاهی کافی داشته باشد. او همچنین باید با سمیت نسبی مواد آفت کش چنان آشنایی داشته باشد که اگر از یک سم پاشی ناشناخته خبر دار شد ، بتواند نتیجه را پیش بینی کند.
کلنی ها همیشه باید در بهترین وضعیت و قوی نگه داشته شوند زیرا کلنی های دارای محل پرورش لارو قوی ، جایگزین کردن زنبوران مزرعه ای از دست رفته را سریع انجام می دهند. در هوای گرم ایجاد سایه برای کندو ها بسیار مفید است(Owens 1959). باید یک منبع حاوی آب فراوان و تمیز در نزدیکی کلنی قرار گیرد تا اگر تعداد زیادی از زنبوران مزرعه از بین بروند کلنی از کمبود آن رنج نبرد. در داخل کندو برای رشد و توسعه طبیعی کلنی ، فضای کافی باید وجود داشته باشد. کلنی باید دارای یک ملکه جوان و قوی باشد چنان که حداکثر پرورش لارو انجام گیرد تا غذا به مقدار کافی ذخیره شده و جمعیت کلنی قوی گردد.
اگر زنبوردار از قبل از کاربرد یک حشره کش به شدت سمی ولی با پایداری کوتاه مدت[48] در یک محصول مجاور در صبح زود مطلع باشد ، می تواند شب قبل دریچۀ پرواز کندوهای خودش را تا برطرف شدن خطر سموم مسدود نماید(Jay cox 1963).
هنگامی که دمای هوا زیاد است باید روی کندوها را با پتو ، کرباس ، پوشال و غیره پوشانید و با آب پاشی مداوم آنها را مرطوب نگه داشت. ولی در هوای نسبتا ملایم این کار ضروری نیست و بستن دریچۀ پرواز تا رفع خطر کفایت می کند.
حتی زمانی که کلنی ها در هنگام سمپاشی در محل می مانند وقوع بعضی چیزها ممکن است از خسارت حشره کش ها جلو گیری کرده یا از شدت آن بکاهد. مثلا زارع ممکن است به این نتیجه برسد که انجام سمپاشی ضرورتی ندارد. یا اینکه لحظه آخر به دلیل شرایط نامساعد جوی یا سایر عوامل نتواند این کار را انجام دهد. و یا حتی در صورت کاربرد سموم ، به دلیل فراهم نشدن شرایط ، بیشتر زنبوران نتوانند پرواز جمع آوری شهد و گرده را انجام دهند. در این صورت شدت خسارت وارده کمتر از حد پیش بینی شده خواهد بود و تولید عسل بعدی ممکن است این ضررها را جبران نماید. از سوی دیگر ممکن است در محل جدید نیز زنبور دار با مشکل سم پاشی دست به گریبان شده و کلنی هایش را از دست بدهد. به این دلایل ، بیشتر زنبورداران عنوان می کنند که کوچ دادن به همان اندازۀ ماندن در منطقه سمپاشی شده ریسک دارد.
وظیفۀ دولت:
یکی از وظایف دولتها وضع و اجرای قوانین می باشد. در بعضی کشورها قوانین خاصی در ارتباط با پرداخت غرامت به زنبورداران خسارت دیده از طرف باغداران و ارگانهای دولتی وجود دارد. مثلا کنگره آمریکا در سال 1970 مقرراتی را برای پرداخت غرامت به زنبوردارانی که از آفت کش ها زیان دیده اند ، وضع کرده است. ولی مشکل عمده در این ارتباط چگونگی تعیین منشاء خسارت و میزان آن است و معمولا دقت چندانی ندارد.
تحقیق در رابطه با گرده افشانی زنبوران نیز یکی دیگر از مسائل مهم است که هم برای زنبوردار و هم برای باغدار مفید خواهد بود. دستیابی به دانش نوین نه تنها در مورد زنبور عسل شامل رفتار ، اصلاح نژاد ، مدیریت و یا تغذیۀ آن ، بلکه در ارتباط با ارزش گرده افشانی آن می تواند در کاهش پیآمدهای سوء استفاده از سموم موثر واقع شود. مثلا امروزه تحقیق در مورد واریته های مقاوم به آفات که نیازی به استفاده از سم ندارند یا کاربرد بعضی مواد دور کنندۀ زنبور عسل به همراه سموم مصرفی و غیره.
ترویج فرهنگ و دانش نوین در زمینۀ زراعت و زنبورداری ، روشهای کاهش خسارت آفت کش ها ، سموم کم خطر ، واریته های مقاوم به آفات و بیماریها ، مناطق امن برای زنبور عسل و گسترش سریع اخبار و اطلاعات جدید باید به زارعین و زنبورداران به ویژه در لحظات حساس انجام گیرد.

خسارت نسبی آفت کش ها به زنبوران
سمیت صدها آفت کش مورد استفاده به صورت گرد یا اسپری روی زنبور عسل تست شده و نتایج آنها منتشر شده است. مطالعات Moffett و همکاران (1972) نشان داد که وقتی که اسید کاکودیلیک[49] ، MSMA و پاراکوات[50] روی زنبوران محبوس در قفس های کوچک اسپری می شوند بلافاصله باعث مرگ آنها می گردند. سموم اسید 2-کلراتیل-فسفونیک[51] ، 2,3,6-TBA ، 2,4-D ، 2,4-DB ، 2,4,5-T ، کلرامبن[52] ، دالاپون[53] ، دیکامبا[54] ، EPTC ، اترلR[55] ، پیکلورام[56] و سیلوکس[57] زمانیکه به زنبوران تازه متولد شده خورانده می شوند نسبتا غیر سمی هستند. کاکودیلیک اسید ، DSMA ، هگزافلوریت[58] ، MAA ، MSMA و پاراکوات وقتی که با دوز ppm100 داده می شوند به شدت سمی هستند.
آزمایش علف کش ها نشان داد که بعضی موادی که در آزمایشات قبلی با تست قفس کوتاه مدت بی خطر تشخیص داده شده بودند ، با سایر روشهای آزمایش بسیار سمی هستند. آنها هم چنین خاطر نشان می سازند که سمیت مواد قابل پیش بینی نبوده و ممکن است براساس روش کاربرد و سایر فاکتورها متغیر باشد.


منابع مورد استفاده


Barnes, G. 1972. Beekeepers continue to suffer pesticide losses. Ark. Dep. Com., Apiary Bd. Bul. 9(1):1-2.
Cantwell, G.G., Lehnert, T. & Fowler, J. 1972. Are biological insecticides harmful to the honey bee? Amer. Bee Jour. 112: 255-258, 294-296.
Gentile, A. G., Gallagher, K. J., & Santner, Z. 1971. Effect of some formulated insecticides on pollen germination in tomato and pentula. Jour. Econ. Ent. 63: 1442-1445.
Jaycox, E. R. 1963. Confinement of honey bee colonies to avoid pesticide losses. Jour. Aic. Res. 2: 43-49.
Jones W. A., 1998. Pesticides and bees. An internet article from google’s site, Keywords: bees, pesticides, poisoning, file type, htm.
King, C. C. 1964. Effects of herbicides on nectar secretion. Jour. Apic. Res. 3; 5-9.
Levin, M. D. 1970. The effects of pesticides on beekeeping in the united states. Amer. Bee. Jour. 110:8-9.
Martin, E. C. 1970. Pesticides and honey bees. Mich. Coop. Ext. Serv. Bul. E-678, Farm Sci. Ser., 8pp.
Morton, H. L., Moffett, J. O. & Macdonald, R. H. 1972. Toxicity of herbicides to newly emerged bees. Environmental Ent. 1: 102-104.
Owens, C. D. 1959. Shade for bees. Amer. Bee. Jour. 99:481-482.
Sarfraz Khan, M., Beena Kumari, H.D. Rohilla, H. D. Kaushik & R. K. Arora, 2004. Analysis of insecticide residues in honeys from apiary(Apis mellifera) and wild honey bee(Apis dorsata and Apis florae) colonies in India. Jour. Apic. Res. 43(3): 79-82.
Sedivy, J. 1970. The influence of toxiphene insecticides on the pollen of the Lucerne. Ochr. Rost. 43(3): 187-190.
Swift, J. E. 1969. Unexpected effects from substitute pest control methods. Biological impact of pesticides in the environment. Symposium, Aug. 18-20, Oerg. State Univ., Corvallis, 16pp.
Todd, F. E. & McGregor, S. E. 1952. insecticides and bees. U. S. Dept. Agr.Yearbook 1952: 131-134.
Wearne, R. A., Bergman, P., Gibbs, L. C. & Others. 1970. Bee losses –The impact on pollination– Honey production. U.S. Dep. Agr. Ext. Serv., 12pp.

[1] DDT
[2] Melipax7
[3] Fribal
[4] Azinphosphomethyl
[5] Dichlorvos
[6] Dicofol
[7] Endosulfan
[8] Gardona R
[9] Carboryl
[10] Methomyl
[11] Xylene
[12] Apis mellifera
[13] A. dorsata
[14] A.florea
[15] Hexachlorocyclohexane
[16] Benzenehexachloride
[17] Aldrin
[18] Quinalphos
[19] Acephate
[20] Chlorpyriphos
[21] Dimethoate
[22] Heptachlor
[23] Malathion
[24] Methyl-parathion
[25] Carbaryl
[26] Cereal leaf beetle
[27] Pink bollworm
[28] Range lands
[29] Gypsymoth
[30] Defoliants
[31] Pyrethrum
[32] Botanicals
[33] Cube
[34] Derris
[35] Nicotine
[36] Ryania
[37] Sabadilla
[38] Tephrosia
[39] Inorganics
[40] Organics
[41] Dessicants
[42] Herbicides
[43] Paraquat
[44] Fungicides
[45] Sexlures
[46] Attractants
[47] Parathion
[48] Short residual
[49] Cacodylic acid
[50] Paraquat
[51] 2-chloroethyl-2phpsphonic acid
[52] Chloramben
[53] Dalapon
[54] Dicamba
[55] Ethrel R
[56] Picloram
[57] Silvex
[58] Hexaflurate
http://newbeekeeping.blogfa.com
[/JUSTIFY]


نمایه کاربر
Hassannozarpour

Re: مسمومیت زنبورها با افت کشها

پست توسط Hassannozarpour »

باعرض سلام آفت کشها دارای اثرات مخرب بسیار زیادی بوده وبطوری که بعداز مصرف آنها اثرات منفی آنها تا مدتها در محیط باقی می ماند ودرهنگام استفاده از آنها باید جوانب احتیاط را رعایت کرد زیرا استفاده غیر اصولی از آنها می تواند مشکلاتی را در پی داشته باشد برای مثال اگر بطری حاوی این مواد بعد از اتمام در محیط رها شود ودرب آن باز باشد هنگام بارنده گی توسط رودخانه واردسایت های پرورش آبزیان گردد می تواند تاثیرات سویی براین جانداران داشته باشد ودر هنگام وارد شدن باعث ازبین رفتن گونه های نادر از این موجودات گرددمثل تالابهای که دراثر آلوده گی های صنعتی وپسابهای شهری مورد آسیب قرار می گیرند وموجودات آن در معرض خظر انقراض قرار میگیرند.
نمایه کاربر
ehsanklop
مدير تالار گفتگوي سايت زنبورعسل ايران
مدير  تالار گفتگوي سايت زنبورعسل ايران
پست: 1211
تاریخ عضویت: دوشنبه ۹ آبان ۱۳۹۰, ۹:۵۷ ب.ظ
محل اقامت: دزفول
تشکر کرده: 640 دفعه
تشکر شده: 1323 دفعه
تماس:

Re: مسمومیت زنبورها با افت کشها

پست توسط ehsanklop »

سلام
بیار عالی بود اقای جهانی
پیشنهاد میکنم زنبورداران محترم متن رو خط به خط و چندید مرتبه مطالعه کنن پر از نکات مهم هست . من که خودم خیلی چیزا یاد گرفتم
نمایه کاربر
mellifera
مدیر سایت زنبورعسل ایران
مدیر سایت زنبورعسل ایران
پست: 4166
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۹, ۱۲:۰۰ ق.ظ
محل اقامت: آذربایجان شرقی-مرند
تشکر کرده: 4565 دفعه
تشکر شده: 2800 دفعه
تماس:

Re: مسمومیت زنبورها با افت کشها

پست توسط mellifera »

مسمومیت زنبورها با افت کشها
پیوست ها
مسمومیت زنبورها با افت کشها
مسمومیت زنبورها با افت کشها
موضوع جدید ارسال پست

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان