[JUSTIFY]با سلام اين پيغام رو يكي از دوستان عزيز برام ارسال كردن من هم بدون تغير در سايت قرار ميدم تا دوستان عزيز نظرشون رو در اين باره قرار بدن.[/JUSTIFY][JUSTIFY]غرض از مزاحمت عرض احوالپرسی و یه پیشنهاد بود که ممکنه نظرتو جلب کنه .
تو این سایت پر قدرت که کاربرهایی مثل مهدی و جمشید و ...غیره داره و مدیری هم مثل شما میشه مباحث جدیدی رو به اون اضافه کرد .
چیزی که جاش تو این سایت خالیه اینه که چرا هیچ کس به این سوال خیلی مهم نمیپردازه که:
آیا این کار آخر و عاقبتی هم داره ؟
بالانس مالیش چطوره ؟
چطور میتونیم روشهایی رو واسه اقتصادی کردن این کار پیدا کنیم ؟
چطور ارزش افزوده زنبورستان رو بالا ببریم ؟
روشهایی واسه فروش و یا روشهای بسته بندی و بازاریابی.
مدیدیت زمان وبودجه و هزینه.
متوسط قیمت کارشناسی شده عسل و محصولات جانبی برای مناطق مختلف چقدره؟
من سال گذشته بالغ بر 100 میلیون تومان عسل فروختم ولی الان هنوز کلی بدهکارم و طراز مالیم منفیه (هزینه های من فقط برای زنبورستان و کارهای مربوط به اونه است من مجردم و خرجی هم ندارم!)
ما میتونیم تجربیاتمون رو در رابطه با مدیریت هزینه ها و درآمدها بهم انتقال بدیم و اگر لازم شد پای چند نفر که از این موارد سر در میارن رو هم به بخش اقتصادی سایت باز کرد شاید اولش کار سختی باشه و اعضا فکر کنن ممکنه روشهاشون لو بره ولی شما همین مشکلو وقتی که سایتو راه انداختید واسه استفاده از تجربیاتشون نداشتید ؟
این قسمت ممکنه فقط با یه سوال شروع بشه مٍثل چکار کنیم درآمدمون بالاتر بره یا روش شما برای پایین آوردن هزینه ها چیست ویا چیزای دیگه من نمیخوام بیایم و کلی وقت و انرژی و جوونی بزارم بعد ببینم این کار اقتصادی نیست یا واسه فهمیدن یه راه کار کلی هزینه بدم ببخشید مزاحمت شدم پس فردا کوچ دارم انشالله خوشحالو سلامت باشی [/JUSTIFY]
سلام
به نظر من تا دولت ازهر نظر یارانه به بخش زنبورداری اختصاص نده و سروسامانی به این بخش داده نشه نمیتوان گفت که زنبوردارها دخلشون به خرجشون برسه.امسال با این شرایط بدی که طبیعت داره اگه نهادی نباشه از زنبوردارها حمایت کنه مثلا این همه سختیی که میکشن و بهدر میره بجز ضرر چی میشه گفت. در کل به نظر من شغل پر دردسر و کم درامدیه و فقط حمایت دولت هستش که میتونه باعث بهترشدن اوضاع زنبورداری بشه که اونم حالاها محاله.
سلام
تو مبحث دیگه ای هم این مطلب رو بیان کردم . دوباره هم میگم . اگه دوستان به نظر این برادر کوچیکتر یکم اهمیت بدن خیلی از مشکلات حل میشه
دوستمون فرمودن 100 میلیون عسل فروختن ولی درامدی نداشتن . تنها چیزی که به نظر من میرسه اینه که ایشون با تغذیه بیش از حد عسل برداشت کردن . من زنبورداری میشناسم که پارسال 96 تن عسل برداشت کرده . اما با تغذیه . مگه عسلش رو کیلویی چند میخرن؟
شما یه کندو زنبور قوی رو در نظر بگیرین . فرض کنیم که در زمان شهد با رعایت همه نکات عسل با کیفیت عالی برداشت کنیم . در بدترین شرایط دیگه 5 کیلو رو میده . اگه حراج کنین و کیلویی 20 تومن بفروشین میشه 100 تومن .هزینه ها رو که کم کنین حداقل 90 تومنی میمونه .
همین کندو رو در نظر بگیرین اگه به فرض 50 کیلو شکر بهش بدین و در نهایت ازش 30 کیلو عسل هم بردارین اخرش با محاسبه هزینه ای که کردین در امدش یه سوم عسل طبیعی هم نمیشه (هزینه 100 تومن . درامد 125 تومن ) تو بهترین حالت 25 تومن واسه زنبوردار داره
من طبیعی کار میکنم .خدا شاهده عسلی که برداشت میکنم یه ماهه فروش میره و 11 ماه دیگه رو باید به مشتری هام بگم ایشالا سال اینده . از همه زنبوردارای منطقه هم گرونتر میفروشم . اما کیفیت رو در نظر دارم
امسال واسه 150 تا زنبورم 5 کیسه شکر تو بهمن خریدم هنوز یه کیسش مونده . واقعا تغذیه نمیکنم مگه واسه خوراک و عسلم هم درجه 1 هست .
از همه زنبوردارها خواهش میکنم طبیعی کار کنین . واقعا ارزش داره هم زنبورتون سرحالتر میمونه هم مشتری بیشتری سراغتون میاد
باسلام به نظرمن ایشان باید تجدیدنظر در نحوه مدیریت کارشان و هزینه ها و کارگری خودداشته باشند و بفکر تولید عسل زیاد با دادن شکر نباشند چون با 10کیلو شکر برای هرکندو در سال عسلی مناسب قابل خریدار میشود تولید کرد وهمش نباید بفکر پشتیبانی دولت باشیم باید روی پای خودمان بایستیم تعداد زیاد کندوهم بخودمان و اقتصاد زنبورداری ضربه میزند بامدیریت خوب و تعداد مناسب کندو میشود کار خوب و مناسب انجام داد من زنبورداری از شهر خودمان را میشناسم که با تعداد 50عدد کندو هر سال علاوه بر فروش حدود 50عدد کندو زنبور و عسل تولیدی خودش حتی با مهاجرت به شهرهای جنوبی درامد بسیار خوبی دارد و راضی هم هست .
سلام
دوستان مثل اینکه شما دوسال قبل رو زود فراموش کردین که زنبورستان ها چه صدماتی دیدند و هیچ حمایتی هم نشدن.یا بعضی سال ها که شهد نباشه کی مخاد جواب این همه زحمت به هدر رفته زنبوردار ها رو بده.من که ارزومه زنبورداران راضی باشن.
با سلام .
این مبحث واسه افراد حرفه ایه ولی میخواستم منم یه نظر بدم .
من زنبوردارای زیادیرو اینجا میشناسم که درامد خیلی زیادی دارن .برای مثال یکی از زنبوردارای منطقه ما سال گذشته 105 میلیون عسل فروخته از 350 تا کندو .میشه منظورتونو از مخارج زنبورداری بدونم چیه ؟ هر چقدرم که باشه بازم در برابر 105 میلیون خیلی سودآوربوده .
باسلام مخارج و هزینه زنبورداری در مقیاس بالا عبارتند از هزینه کارگر چون یکنفرنمیتواند رسیدگی و بازدید از تمام کندوها داشته باشد -
خریدبرگه موم شکر قابخالی سیم دارو های بیماری و تقویتی خرید ملکه هزینه مهاجرت کندوها اعم از کارگری هزینه حمل هزینه های سکونت در محل و.. ولی بازهم فکر نمیکنم ضرر دهی داشته باشد اگر مدیریت شود چون در مقابل فروش عسل گرده فروش کندو با زنبور و اگر توان ملکه گیری داشته باشد و فروش ملکه فروش ژل رویال اگر توان جمع آوری داشته باشد و فروش موم را دارد که خیلی از هزینه هارا پوشش میدهد .
سلام دوستان عزیز
دوست عزیزمان فرموده از 350 کلنی 105 میلیون عسل فروخته پس دیگه زنبورداران را هم باید جزء افراد سرمایه دار قرار داد دوست عزیز آیا عسل تولیدی واقعا عسل خالص بوده ما که از 500 کندو 20 میلیون عسل هم نفروختیم در کجای کشور زنبور بوده که این همه عسل داده امسال ما از مرکبات میانگین از 100 کندو 150 کیلو عسل برداشت کردیم باز هم راضی هستیم هر چند بیش از این بوده که قابل برداشت در این مرحله نبوده ولی اگه بخواهیم شکر بدیم و عسل تقلبی تولید کنیم میشه ولی این کار صحیح نیست و مرتکب گناه میشویم
آقا جمشید من نمیدونم شما چطور حساب میکنی ،اینطور که شما میگی با یه حساب سر انگشتی شما از هر کندو 5 کیلو عسل برداشتی و هر کیلو 10000 تومن ( تازه میگین عسل اصلی ) فروختی که بازم میشه 25 میلیون تومن .اگه در مورد مقدار عسل برداشت شدتون و قیمت فروش یه اطلاعاتی بدین ممنوم میشم .
من با چشم خودم دیدم تو روستای خودمون از یه کندو 45 کیلو عسل اصل برداشت شده .
این اقا که گفتم 105 میلیون فروش داشته میانگین از هر کندو 20 کیلو عسل برداشته و میانگین هم کیلویی 15000 تومن فروخته که میشه 105 میلیون .که چند سال پیش به عنوان زنبوردار نمونه انتخاب شد . 20 میلیون هم فروش کندو داشته .
سلام
من از 150 کندو پارسال 1000 کیلو برداشتم . همش درجه 1 . راضی هم بودم . فکر میکنم درامد خوب باشه . مشکل عدم حمایت دولت هست . اما نه اون جور که اقا سامان فرمودن . به نظر من دولت باید فکری به حال صحراهای شهد خیز و مراتع و دامنه پر از گون کوهها و .... بکنه که داره همش از بین میره .
آقا مرتضي مطمئني آماري كه اين آقا به شما داده صحيح است تعدادي از زنبور داراي اين منطقه رو كه من مي شناسم امسال براي تقويت كندو هاشون مجبور به خريد كندوي تازه شدند وبا يكي از زنبورداراي كلي شهر كه صحبت مي كردم از حدود 200 كندو با فروش ملكه و كندو و عسل در امدش سال گذشته به 20 ميليون مي گفت نرسيده
امسال هم كه آب و هوا كلي زنبور ها رو عقب انداخت و از طرفي گون ها كه منبع اصلي شهد تو منطقه هستند از حالا شروع به گلدهي كردند .
fara نوشته شده:آقا مرتضي مطمئني آماري كه اين آقا به شما داده صحيح است تعدادي از زنبور داراي اين منطقه رو كه من مي شناسم امسال براي تقويت كندو هاشون مجبور به خريد كندوي تازه شدند وبا يكي از زنبورداراي كلي شهر كه صحبت مي كردم از حدود 200 كندو با فروش ملكه و كندو و عسل در امدش سال گذشته به 20 ميليون مي گفت نرسيده
امسال هم كه آب و هوا كلي زنبور ها رو عقب انداخت و از طرفي گون ها كه منبع اصلي شهد تو منطقه هستند از حالا شروع به گلدهي كردند .
با سلام .
آقا فرامرز آماری که من نوشتم مربوط به دو سال پیش بود .ولی یه زنبوردار که تو روستای خودمونه و من از نزدیک همه چیشو میدیدم 50 تا کندو داشت از هر کندو 12 کیلو میانگین برداشت ( یک کندوش من خودم عسلشو برداشت کردم 45 کیلو عسل داد )خب همینو اگه حساب کنیم میشه 600 کیلو عسل با قیمت 15000 تومن میشه 9میلیون واسه 50 تا کندو
به نظر من که خیلی خوبه .
بنده چند مورد رو قابل ذکر می دونم.
1 ) باید گفت شغل زنبور داری شغل بسیار سخت اما واقعا لذت بخشیست که اگه اگه اگه کسی یخواد واقعا سر زنبوراش باشه و مدام کوج بده و خودش کار های مربوط به زنبورش رو دنبال کنه میشه گفت درامدش نسیت به خرجش بیشتره.( این که شما میگی 105 میلیون عسل و زنبور فروخت 105 میلیون که مش سود نبوده )
2 ) گذاشتن این همه وقت و زمان و دائما تو مناطق مختلف بودن اصلا شرایط مطلوبی نیست.به هر حال همه ی ما خونواده داریم.خونواده یعنی خانه واحد.نه اینکه هر ماه زنبوردار تو یه شهر ایران به دور از خونوادش باشه.
3 ) در حالی که بازار عسل اصلا ثابت نیست.هیچ معیار دقیقی برای سنجش عسل نیست.خود بنده دارم به این فکر میکنم مثلا وقتی عموی من جولو روی من میگه عسل خریدم کیلویی 10 تومن چطور بهش بفهمونم عسل من با عسل اون آقا فرق داره ؟ تازه اینقدر ازین دروغا شنیده که میگه همه ی عسل ها آب شکرن.من ارزونش و میخوام.
یک بارم که عسل مرکبات بهش دادم میگه به زنبورات شربت بهار دادی ؟ چرا اینقدر عسلت رقیقه ؟ عسل باید سنگین سفت غلیض باشه
همه ی مردم ایران عسل رو دوس دارن.اما نه با انواعش آشنا هستن.و نه از نحوه ی شناخت عسل مرقوب از نا مرقوب.
حالا با این شرایط به نظر من کسی که میخواد زنبوراش رو تو مقسای بزرگ اداره کنه باید قید خیلی چیزارو از قبیل خونواده بزنه تا بتونه سود داشته باشه.بنده ترجیح میدم زنبورامو بفروشم و از کسی که مطمئنم عسل کاملا طبیعی میده عسل بخرم تا اینکه اینقدر نگران کوچ و بیماری و بچه و این چیزاش باشم.
چون شرایط من با شرایط زنبور داری که گفتم نمیخونه.و فقط برای تفریح زنبور دارم.
اما به شدت زنبور هارو دوس دارم.
کاش یه روزی یه تشکلی به وجود بیاد تا همه ی زنبور دار ها عسلشونو به اون جا بفروشن. و اونجا بشه مسئول تشخیص مرقوبیت عسل و برای هر نوع قسمت بذاره و تو بازار پخش کنه.
عسل ، پرتغال نیس که قیمتش ثابت باشه.
البته خودم باغ دارم و جا داره همین جا از قیمت پایین مرکبات هم بنالم.
ehsanklop نوشته شده:با سلام
اقا فرامرز میشه بگین افتضاح بوده یعنی چه قدر بوده ؟
اقا مرتضي همش به برداشت خود عسل نيست در دو سال گذشته كلي تلفات زنبور بود در سال 89 سي سي دي پدر كلي زنبور دارا رو در آورد .
همين امسال رو هم نگاه كنيد شما خودتون هنوز يك هفته نيست كه بچه گرفتيد در حالي كه تو منطقه ي ما وضعيت قبلا به گونه اي بود كه هفته ي اول ارديبهشت بچه مي گرفتند. بچه تو اين موقعيت اگه خوب جواب بده يعني تا بيست و پنج روز ديگه هنوز تو كندو از تخم ريزي خبري نيست البته من خودم هم ناچارا تازه تكثير زدم .
ehsanklop نوشته شده:با سلام
اقا فرامرز میشه بگین افتضاح بوده یعنی چه قدر بوده ؟
اقا مرتضي همش به برداشت خود عسل نيست در دو سال گذشته كلي تلفات زنبور بود در سال 89 سي سي دي پدر كلي زنبور دارا رو در آورد .
همين امسال رو هم نگاه كنيد شما خودتون هنوز يك هفته نيست كه بچه گرفتيد در حالي كه تو منطقه ي ما وضعيت قبلا به گونه اي بود كه هفته ي اول ارديبهشت بچه مي گرفتند. بچه تو اين موقعيت اگه خوب جواب بده يعني تا بيست و پنج روز ديگه هنوز تو كندو از تخم ريزي خبري نيست البته من خودم هم ناچارا تازه تكثير زدم .
سلام اقا فرامرز
منو با مرتضی اشتباه گرفتی . و جواب سوال رو هم پیچوندی
سلام مجدد
راجب مواردی که اقا حسین فرمودن
بحث قیمت عسل باید بگم من عسل درجه 1 و بدون تغذیه خودم رو کیلویی 20 و 25 (بسته به نوع گل) میفروشم . تعجب میکنم از دوستانی که اینقدر قیمت رو پایین میگن . شما اگه مثلا عسلتون رو کیلویی 12 تومن بگین دیگه کسی باور نمیکنه که عسل درجه 1 هست . البته شما درست میگین . مشکل عدم اعتماد مصرف کننده است. که به مرور حل میشه . اونم از طرف زنبوردار به طوری که براشون روش کارتون رو بگین و عسل هایی که رس میزنه کمتر تولید کنین .
موضوع دیگه محل اقامت هست . من با امسال با دوستی شریک شدم تا زنبورهامو این 3 4 ماه تابستون نگه داره. زمستون هم اون زنبوراشو میاره دزفول . من نگه میدارم . فکر کنم اینطوری خیلی به صرفه باشه . شما هم میتونین همچین کاری رو انجام بدین.
سلام برداشت عسل بستگی به آب و هوا داره در سال 88 من از یکسری از کندوها بیش از پنجاه کیلو برداشت کردم البته در همان سال از چند کندو خاص 100 کیلو هم عسل برداشت کردم ولی در سال 89 یک سوم سال 88 سال نود هم همینطور امسال فعلا خوبه عسل مرکبات برداشت کردم تعدادی از کندوها تا 30 کیلو هم عسل ذخیره کردند احتمال میدهم امسال همانند سال 88 باشه همتنطوری که میگویند جوجه را آخر پاییز میشمارند اگه خدا بخواهد پایان فصل برداشت معلوم میشه
با سلام منهم میخواستم در رابطه با این موضوع نظرم رو خدمتتون بگم اولا ضمن اینکه ما باید درک درستی از هزینه و در آمد داشته باشیم باید مطابق با زحمت و ریسکی را که متحمل میشویم انتظار سود و بدنبال اون توقع بالا رفتن سطح زندگی زنبوردار و خانواده اش و همچنین تضمین آینده شغلی و میزان امیدواری و امنیت شغلی اونو در نظر بگیریم اینکه بیایم و یه جمله بگیم که دولت باید چنین و چنان بکند بدون اینکه ما کاری کرده باشیم و خودمون دردمون رو شناخته باشیم و یا اینکه با ناامیدی جمله مون رو تموم کنیم و واسه در رفتن از زیر بار کمی تفکر همه چیز را گردن اوضاع بیندازیم پیشرفتی حاصل نمیشه اگه مهندسانی که پروژه ها ی بزرگ رو اجرا کردند میخواستن به لیست مشکلات توجه کنن هیچ کاری انجام نمیشد همه ما چیزی رو که خوب بلدیم اینه اوضا چه جوریه و چقدر مشکلات هست ولی سوال اینه که در شرایط فعلی چطور میتونیم وضعیت رو بهتر کنیم و واسه دوستانی که از هزینه ها سوال کرده بودند باید بگم که بعضی از هزینه ها که معمولا پنهان میمونه واقعا مهم هستند مثل هزینه استهلاک . شما باید قیمت تموم شده هر وسیله رو به عمر مفید اون تقسیم کنید و هر سال اونو جزء هزینه هاتون بیارین . مثلا اگه کندوئی 25000 تومن باشه و عمر مفید اون 3 سال باشه هر کندو همین جوری سالی 8300 تومن واسه شما هزینه داشته حال وسایل دیکه ای مثل استرکتور کلاه و غیره رو بشینید حساب کنید اگه کوچ رو هستید مسلما هزینه ها های استهلاک و تامین امنیت و غیره شما بالاتر میره منظور از این سوال پیدا کردن راههایی واسه کم کردن این هزینه هاست همه میدونیم مسایل روحی و جسمی چقدر میتونه روی راندمان کار و در نتیجه روی سود و ضرر کارمون تاثیر کذار باشه اگه ما امنیت شغلی و امیدواری نداشته باشیم و خانواد هامون هم تحت فشار باشند و این فشار رو بما هم منتقل کنند چه تاثیری روی روند و درآمد ما میگذارد سوال از ما راهکارهایی واسه این مشکلات میخواد جسم ما شدیدا با بیماریها مفصلی و دیسک و غیره و همچنین سوءتغذیه تهدید میشود و هیچ آموزشی هم در کار نیست و بدون بدن سالم هم امکان درآمد وجود ندارد من جواب اینها رو نمیدونم ولی مثلا جواب نگهداری از بدنمون در مقابل فشارهای کوچ و عسلگیری تو علم ارگونومی هست (طرز نشستن >بلند کدن بار ><تنظییم صندلی و طرز استادن در هنگام کار و غیره)جواب سوالمون واسه نگهداری از وسایل در مقابل خوردگی و پوسیدگی جاهای دیگه ای هست سوال از ما میخواد ما رو به تحقیق و هم اندیشی وادار کنه نه اینکه ثابت کنه این کار غیر اقتصادیه . آرزوهای ما و خانودمون با ژنبور گره خورده و من با شرایط بدتر از این هم کار میکنم من میخوام اگه یه روزی یه نفر از دولت اومد و گفت آقا دردتون چیه حداقل ما بدونیم خودمون با خودمون چند چندیم و واقعا چی مشکل ما رو حل میکنه بیایم راه کار های که درآمد رو بالاتر و هزینه ها رو از هر نوع که باشند پایین تر میبره با هم به اشتراک بزاریم و ضمن تحقیق و مباحثه یه چیزی کاسب بشیم . هر چیزی میتونه کمک کنه من هم پارسال با متوسط 45 کیلو عسل طبیعی از هر کندو نمونه شهر خودمون شدم و عسل رو هم زیر 20000تومان نمیفروشم ولی باز متضرر شدم و حساب کردم اگه جایی با ماهی 400000 تومان استخدام میشدم بهتر بود چون راهکارها رو بلد نیستم لطفا در هر زمینه ای که فکر میکنید(اهم از روحی جسمی کاری امنیتی تولیدی نگهداری و.....) که باعث بهتر شدن اوضاع میشه تجربه گرانبها یتان را دریغ نکنید و مطمئن باشید بیشتتر ازچیزی را که میدهید پس خواهید گرفت با تشکر
shahpoor نوشته شده:با سلام منهم میخواستم در رابطه با این موضوع نظرم رو خدمتتون بگم اولا ضمن اینکه ما باید درک درستی از هزینه و در آمد داشته باشیم باید مطابق با زحمت و ریسکی را که متحمل میشویم انتظار سود و بدنبال اون توقع بالا رفتن سطح زندگی زنبوردار و خانواده اش و همچنین تضمین آینده شغلی و میزان امیدواری و امنیت شغلی اونو در نظر بگیریم اینکه بیایم و یه جمله بگیم که دولت باید چنین و چنان بکند بدون اینکه ما کاری کرده باشیم و خودمون دردمون رو شناخته باشیم و یا اینکه با ناامیدی جمله مون رو تموم کنیم و واسه در رفتن از زیر بار کمی تفکر همه چیز را گردن اوضاع بیندازیم پیشرفتی حاصل نمیشه اگه مهندسانی که پروژه ها ی بزرگ رو اجرا کردند میخواستن به لیست مشکلات توجه کنن هیچ کاری انجام نمیشد همه ما چیزی رو که خوب بلدیم اینه اوضا چه جوریه و چقدر مشکلات هست ولی سوال اینه که در شرایط فعلی چطور میتونیم وضعیت رو بهتر کنیم و واسه دوستانی که از هزینه ها سوال کرده بودند باید بگم که بعضی از هزینه ها که معمولا پنهان میمونه واقعا مهم هستند مثل هزینه استهلاک . شما باید قیمت تموم شده هر وسیله رو به عمر مفید اون تقسیم کنید و هر سال اونو جزء هزینه هاتون بیارین . مثلا اگه کندوئی 25000 تومن باشه و عمر مفید اون 3 سال باشه هر کندو همین جوری سالی 8300 تومن واسه شما هزینه داشته حال وسایل دیکه ای مثل استرکتور کلاه و غیره رو بشینید حساب کنید اگه کوچ رو هستید مسلما هزینه ها های استهلاک و تامین امنیت و غیره شما بالاتر میره منظور از این سوال پیدا کردن راههایی واسه کم کردن این هزینه هاست همه میدونیم مسایل روحی و جسمی چقدر میتونه روی راندمان کار و در نتیجه روی سود و ضرر کارمون تاثیر کذار باشه اگه ما امنیت شغلی و امیدواری نداشته باشیم و خانواد هامون هم تحت فشار باشند و این فشار رو بما هم منتقل کنند چه تاثیری روی روند و درآمد ما میگذارد سوال از ما راهکارهایی واسه این مشکلات میخواد جسم ما شدیدا با بیماریها مفصلی و دیسک و غیره و همچنین سوءتغذیه تهدید میشود و هیچ آموزشی هم در کار نیست و بدون بدن سالم هم امکان درآمد وجود ندارد من جواب اینها رو نمیدونم ولی مثلا جواب نگهداری از بدنمون در مقابل فشارهای کوچ و عسلگیری تو علم ارگونومی هست (طرز نشستن >بلند کدن بار ><تنظییم صندلی و طرز استادن در هنگام کار و غیره)جواب سوالمون واسه نگهداری از وسایل در مقابل خوردگی و پوسیدگی جاهای دیگه ای هست سوال از ما میخواد ما رو به تحقیق و هم اندیشی وادار کنه نه اینکه ثابت کنه این کار غیر اقتصادیه . آرزوهای ما و خانودمون با ژنبور گره خورده و من با شرایط بدتر از این هم کار میکنم من میخوام اگه یه روزی یه نفر از دولت اومد و گفت آقا دردتون چیه حداقل ما بدونیم خودمون با خودمون چند چندیم و واقعا چی مشکل ما رو حل میکنه بیایم راه کار های که درآمد رو بالاتر و هزینه ها رو از هر نوع که باشند پایین تر میبره با هم به اشتراک بزاریم و ضمن تحقیق و مباحثه یه چیزی کاسب بشیم . هر چیزی میتونه کمک کنه من هم پارسال با متوسط 45 کیلو عسل طبیعی از هر کندو نمونه شهر خودمون شدم و عسل رو هم زیر 20000تومان نمیفروشم ولی باز متضرر شدم و حساب کردم اگه جایی با ماهی 400000 تومان استخدام میشدم بهتر بود چون راهکارها رو بلد نیستم لطفا در هر زمینه ای که فکر میکنید(اهم از روحی جسمی کاری امنیتی تولیدی نگهداری و.....) که باعث بهتر شدن اوضاع میشه تجربه گرانبها یتان را دریغ نکنید و مطمئن باشید بیشتتر ازچیزی را که میدهید پس خواهید گرفت با تشکر
سلام اقا شاپور
واقعا نمیدونم چی بگم . شما از هر کندو 900 هزار تومن درامد داشتین . اماری که نه تنها من تازه کار بلکه خیلی از زنبوردارهای دیگه که خیلی باتجربه تر از من هستن اگه به یک پنجم این درامد هم برسن واقعا شاهکار کردن . باز هم براتون سودی نداشته . یعنی هر کندوی شما باید بیشتر از 900 هزار تومن هزینه برداره تو سال .
میشه دقیق بگین این هزینه ها چی هست . که از 900 هزار تومن بیشتر میشه . ؟
آخرین ويرايش توسط 1 on ehsanklop, ويرايش شده در 0.
با سلام .
من تو این جمع جز تازه کارام ولی بعضی حرفها واقعا درکش برام سخته .
حرف اقا احسان کاملا درسته نمیفهمم هر کندو 900000 هزار تومن بازم بگیم سودی نداره یعنی چی؟
اگه 100 تا کندو داشته باشه میشه 90 میلیون تومن کمه ؟ چه هزینه ای هست واقعا که این 90 میلیونو خنثی میکنه سودآوریشو کم میکنه ؟
خدمت دوستای عزیزم بگم که متاسفانه من واسه رسیرن به این رکورد 7 کوچ داشتم و شهر های زیادی رو واسه پرورش و پیدا کردن نژادی که تو صحرای خودمون جواب بده طی کردم چندین و چند نمایشگاه تو شهر های مختلف واسه فروختن این عسل شرکت کردم و هزینه ها ی پیدا و پنهان زیادی واسه تحقیقات دادم فاصله ایاب و ذهاب من تا زنبورستان خودم 150 کیلومتره که ناچارا باید هر روز طی بشه هزینه های انتقال عسل و بیمه و بروشور و غیره و تبلیغات یکطرف و هزینه ماهانه 300 تا 600 هزارتومان نگهبان بعلاوه خرج و استهلاک سر چادر از طرف دیگه و عسلهایی که باید این و آنور بدهی همه و همه اینطوری شده که سود چندانی عایدم نشده بهر حال اگر کسی مثلا ده میلیارد تومن هزینه کنه و5 میلیون تومن استفاده خالص کنه نمیشه گفت متضرر نشده وقتی من انواع ریسکهای مالی و جانی و جسمی رو متحمل میشم و بلا نسبت مثل یه .... از صبح تا شب رو زنبور کار میکنم و هزینه های گزافی رو هم بالاش متحمل میشم توقعم نسبت به زحمت دانش سرمایه و کاری است که انجام داده ام اگر قسمت اول حرفهای این برادر کوچیک رو دقیق خونده بودید منظورم از هزینه رو متوجه میشدی وقتی یکسال تموم تو بیابونا ول بچرخی از خانواده و اجتماع و آسایش دور باشی و دو سه بار هم با مرگ روبرو شده باشی نمیتونی به ماهی حتی 1 میلیون هم بگی درآمد دقیقا من باید پول خون خودمو درمیاوردم تا ارزش ریسکی رو که میکنم داشته باشه این واسه اینه که ذهنتو روشن کنم انشاءالله وقتی زنبور دار حرفه ای شدی یه ایمیل واسم میزاری مبنی بر صحت حرفهای من . ولی چیزی که میخواستم بگم اینکه بنده خدا سوال کننده تو این بخش هیچی کاسب نشد ما بجای اینکه تجربیاتمون رو در رابطه با پایین اوردن هزینه ها و روشهایی واسه افزایش سود ارائه کنیم از مرحله پرت شدیم و رفتیم تو تراز مالی همدیگه من پیشنهاد میکنم به سوال جواب بدیم مثلا چکار کنیم تا هزینه شکرمون پایین بیاد چطوزی کوچ کنیم چطوری داروهای ارزانتری تهیه کنیم چطور تصفیه و بسته بندی کنیم چطور جلوی مربا سازهای شهر بوق رو بگیریم که سالی 100 کیلو شکر به هر کندو میدن و نیازی به کوچ و مشکلاتش ندارن و عسل رو کیلوئی 5000 تومن میدن و چطور درامدمون رو مدیریت کنیم و غیره<SPAN style="curror: pointer" onmousedown="if(editor_type=='1'){WriteHTML('','editor');}else{WriteTEXT('','editor');}">
با سلام
باید اول از همه خدمت اقا شاپور عرض کنم نیاز نیست که ادم زنبوردار حرفه ای باشه تاحرفهای شما رو متوجه بشه . همین الان هم من همه گفته های شما رو کاملا قبول دارم . این مشکلات برای شما تنها نیست . همه به نوعی با همین مشکلات درگیر هستن . اون کسی که یه کندو داره هم بازم هم دارو باید تهیه کنه و هم شکر و ...
خدای نخواسته قصد جسارت ندارم اما شما به نوعی نتونستین بین خرج و دخلتون تناسب ایجاد کنین .به بیان دیگه شما درامد داشتین اما هزینه ها اونو خنثی کرده . یه مثال میزنم . تو منطقه ما و مسیری که کوچ میکنم 5 مرتبه گل شهدزا برای زنبور مهیا میشه که 4 تای اون فقط تو شهر خودمونه . یعنی اگه من اصلا کوچ نکنم 4 بار تو سال میتونم عسل برداشت کنم . اما من فقط از یکی از اونا عسل برمیدارم . چون مشتری نقد براش دارم و برای گلهایی مثل مرکبات یا شبدر اصلا تو فکر عسل هم نیستم . در عوض از پتانسیل گرده و شهد اونا برای تقویت کندوهام استفاده میکنم .
شما 7 مرتبه کوچ داشتین . جدا از زحمت زیادش هزینه زیادی هم برمیداره . اگه بجای این 7 مرتبه 2 کوچ انجام میدادین شاید سود بیشتری عایدتون میشد . باز هم از اینکه رک بیان کردم ازتون معذرت میخوام
احسان جان
از رک بودنت ممنونم ولی منظورم این نبود که شما متوجه نمیشی منطقه شما رو کاملا میشناسم منهم بچه همین استانم شما اصلا نیازی به کوچ نداری ولی تومنطقه ما ازاین خبرا نیست اگه کلزا بخوام باید برم شوش یا ذزفول یا شوشتر اگه اکالیپتوس بخوام باید کوچ کنم اگه کنار بخوام باید کوچ کنم کوچ تابستونه هم که تو پاچمونه (هم دشت و هم کوه) من واسه طبیعی کار کردن این همه کوچ میرم ولی منهم به کم کردن تعداد کوچ هام فکر کردم ولی خدا وکیلی خودت میتونی از عسل کنار یا بهاره بگذری؟بهر حال یه پیشنهاد خوب بود امیدوارم بچه های دیگه هم وارد بحث بشن و ادامه بدیم
shahpoor نوشته شده:احسان جان
از رک بودنت ممنونم ولی منظورم این نبود که شما متوجه نمیشی منطقه شما رو کاملا میشناسم منهم بچه همین استانم شما اصلا نیازی به کوچ نداری ولی تومنطقه ما ازاین خبرا نیست اگه کلزا بخوام باید برم شوش یا ذزفول یا شوشتر اگه اکالیپتوس بخوام باید کوچ کنم اگه کنار بخوام باید کوچ کنم کوچ تابستونه هم که تو پاچمونه (هم دشت و هم کوه) من واسه طبیعی کار کردن این همه کوچ میرم ولی منهم به کم کردن تعداد کوچ هام فکر کردم ولی خدا وکیلی خودت میتونی از عسل کنار یا بهاره بگذری؟بهر حال یه پیشنهاد خوب بود امیدوارم بچه های دیگه هم وارد بحث بشن و ادامه بدیم
سلام اقا شاپور
نمیدونین چقدر ناراحتم که نمیتونم کمکی بکنم . ای کاش کاری از دستم برمیومد یا پیشنهاد بهتری داشتم . اما خودتون از من خیلی واردترین . به هر حال اگه کمکی از من بر بیاد دریغ ندارم
سلام
من در یه قسمت به نقش حمایتی دولت اشاره کردم و منظورم این نبود که همه چی رو ول کنیم به امان خدا و به امید یارانه دولت بشینیم. ولی بازم باید 25 درصدی دولت در این زمینه پشتیبان زنبوردارها باشه(مثلا یارانه شکر،سال های دارای تلفات غیر مترقبه،سال هایی که شهد نیستش و...) زنبوردارها رو حمایت کنه.به نظر من زنبوردارها یه قشر زحمت کش و به نوعی طبقه کارگر هستن و به قول مارکس به مرور زمان باید به یه نوع خودآگاهی دست پیداکنن تا بتونن به نوعی از حقشون در مقابل دولت حمایت کنن.حالا پیشنهاد من اینه که اگه کسی از دوستان مایل باشه یه توماری تهیه کنه و تو استان های مختلف کشور زنبورداران اونو امضا کنن که بخش زنبورداری از حداقل حمایت های یارانه ای دولتی بی نصیب هستش(با متن کامل) و من مطمنم هر زنبورداری اینو ببینه امضا میکنه به این صورت میشه یه اجماع کلی بوجود آورد که وقتی مراجع زیربط مثلا 1000امضا پای یه تومار ببینن که از حداقل یارانه های دولتی بی بهره هستن مطمناً نمیتونن بی تفاوت از کنار اون بگذرن یا حداقل سندی میشه برای اینکه دولت بیشتر به این بخش توجه کنه.
با سلام منهم میخواستم در رابطه با این موضوع نظرم رو خدمتتون بگم اولا ضمن اینکه ما باید درک درستی از هزینه و در آمد داشته باشیم باید مطابق با زحمت و ریسکی را که متحمل میشویم انتظار سود و بدنبال اون توقع بالا رفتن سطح زندگی زنبوردار و خانواده اش و همچنین تضمین آینده شغلی و میزان امیدواری و امنیت شغلی اونو در نظر بگیریم اینکه بیایم و یه جمله بگیم که دولت باید چنین و چنان بکند بدون اینکه ما کاری کرده باشیم و خودمون دردمون رو شناخته باشیم و یا اینکه با ناامیدی جمله مون رو تموم کنیم و واسه در رفتن از زیر بار کمی تفکر همه چیز را گردن اوضاع بیندازیم پیشرفتی حاصل نمیشه اگه مهندسانی که پروژه ها ی بزرگ رو اجرا کردند میخواستن به لیست مشکلات توجه کنن هیچ کاری انجام نمیشد همه ما چیزی رو که خوب بلدیم اینه اوضا چه جوریه و چقدر مشکلات هست ولی سوال اینه که در شرایط فعلی چطور میتونیم وضعیت رو بهتر کنیم و واسه دوستانی که از هزینه ها سوال کرده بودند باید بگم که بعضی از هزینه ها که معمولا پنهان میمونه واقعا مهم هستند مثل هزینه استهلاک . شما باید قیمت تموم شده هر وسیله رو به عمر مفید اون تقسیم کنید و هر سال اونو جزء هزینه هاتون بیارین . مثلا اگه کندوئی 25000 تومن باشه و عمر مفید اون 3 سال باشه هر کندو همین جوری سالی 8300 تومن واسه شما هزینه داشته حال وسایل دیکه ای مثل استرکتور کلاه و غیره رو بشینید حساب کنید اگه کوچ رو هستید مسلما هزینه ها های استهلاک و تامین امنیت و غیره شما بالاتر میره منظور از این سوال پیدا کردن راههایی واسه کم کردن این هزینه هاست همه میدونیم مسایل روحی و جسمی چقدر میتونه روی راندمان کار و در نتیجه روی سود و ضرر کارمون تاثیر کذار باشه اگه ما امنیت شغلی و امیدواری نداشته باشیم و خانواد هامون هم تحت فشار باشند و این فشار رو بما هم منتقل کنند چه تاثیری روی روند و درآمد ما میگذارد سوال از ما راهکارهایی واسه این مشکلات میخواد جسم ما شدیدا با بیماریها مفصلی و دیسک و غیره و همچنین سوءتغذیه تهدید میشود و هیچ آموزشی هم در کار نیست و بدون بدن سالم هم امکان درآمد وجود ندارد من جواب اینها رو نمیدونم ولی مثلا جواب نگهداری از بدنمون در مقابل فشارهای کوچ و عسلگیری تو علم ارگونومی هست (طرز نشستن >بلند کدن بار ><تنظییم صندلی و طرز استادن در هنگام کار و غیره)جواب سوالمون واسه نگهداری از وسایل در مقابل خوردگی و پوسیدگی جاهای دیگه ای هست سوال از ما میخواد ما رو به تحقیق و هم اندیشی وادار کنه نه اینکه ثابت کنه این کار غیر اقتصادیه . آرزوهای ما و خانودمون با ژنبور گره خورده و من با شرایط بدتر از این هم کار میکنم من میخوام اگه یه روزی یه نفر از دولت اومد و گفت آقا دردتون چیه حداقل ما بدونیم خودمون با خودمون چند چندیم و واقعا چی مشکل ما رو حل میکنه بیایم راه کار های که درآمد رو بالاتر و هزینه ها رو از هر نوع که باشند پایین تر میبره با هم به اشتراک بزاریم و ضمن تحقیق و مباحثه یه چیزی کاسب بشیم . هر چیزی میتونه کمک کنه من هم پارسال با متوسط 45 کیلو عسل طبیعی از هر کندو نمونه شهر خودمون شدم و عسل رو هم زیر 20000تومان نمیفروشم ولی باز متضرر شدم و حساب کردم اگه جایی با ماهی 400000 تومان استخدام میشدم بهتر بود چون راهکارها رو بلد نیستم لطفا در هر زمینه ای که فکر میکنید(اهم از روحی جسمی کاری امنیتی تولیدی نگهداری و.....) که باعث بهتر شدن اوضاع میشه تجربه گرانبها یتان را دریغ نکنید و مطمئن باشید بیشتتر ازچیزی را که میدهید پس خواهید گرفت با تشکر 
